اه اه اه ......
حالم از کسایی که بعد از بیست و پنج شیش سال زندگی, هنوز نتونستن شخصیتشون رو پیدا کنن به هم میخوره
یه روز پیرهن با شلوار پارچه ای می پوشه و یقش رو تا اون نوک می بنده
هفته بعد تیشرت آستین کوتاه می پوشه با یه شلوار لی تنگ که ........
بعد دوباره میاد میگه من میخوام توبه کنم و آدم خوبی بشم و دوباره داستان پیرهن و شلوار پارچه ای تکرار میشه!
البته اینا در مورد دختر خانومهای محترم هم صدق میکنه,
مثلا یه روز با حجاب میشن و یه روز بی حجاب, یه روز چادری میشن و یه روز مانتویی...
خلاصه ابن آدمها همش سر در گمن که میخوان چکار کنن
تازه دوباره که رو به کارهای بدی که تو گذشته مرتکب شدن می یارن, یه سری گناه جدید که قبلا مرتکب نشده بودن رو انجام میدن
البته من سراغ دارم از بین اینا آدمهایی که واقعا با خدا شدن و دست از کارهای قبلیشون برداشتن
و برعکسش رو هم سراغ دارم, یعنی آدمهای با اعتقادی که کلا از راه راست منحرف شدن..
در ضمن اونهایی که از قصد برای رسیدن به جاه و مقام, حزب اللهی میشن که از همه باحال ترن و داستانشون کلا فرق می کنه و کاری با اونها نداریم.
اما اگر از بین دوستای خودمون آدمهایی این شکلی سراغ داریم ( که هنوز نه خودشون رو شناختن و نه خدا رو ) باید اینو بدونیم که کار واقعا سختی رو در پیش دارن
البته یه دلیل هم قرآن در مورد کافر شدن افراد در سوره زمر ذکر میکنه و میگه ما قَدَرُوا اللّه حَقَّ قَدْرِهِ: «آنها قدر خداوند را نشناختند») که در تفسیر منظور از قدر همان شب قدر است که اینها درک نکردن.
پ.ن.1- خدایا توفیق درک هرچه بهتر شب قدر را به من عطا فرما تا سال آینده با اعمالی بهتر نزد تو بیایم....
پ.ن.2- ملاک تقوای درونی انسانها نوع لباس پوشیدنشون نیست. مثلا خود من هم آستین کوتاه میپوشم. اما اینکه پیرن یقه آخوندی بپوشم و بعد لباس آستین کوتاه, یخورده همچین ضایس